مثل غصب، در مسئله‌ی غصب شاید فرد غاصب مال دیگری را بااراده غصب کنه اما ضامن شدن و جبران خسارت آثار حقوقی هستند که آن فرد خودش نمی‌خواهد بلکه قانون‌گذار آن را بر اون فرد تحمیل میکنه و در این‌طور موارد از دست فرد کار زیادی ساخته نیست و در آخر آن نتیجه‌ای که قانون‌گذار می‌گذارد، اجرا می‌شود. پس در این‌طور موارد باید حسابی حواسمان جمع باشه چون ممکن هست که کاری را انجام بدهیم که اگر از وقایع حقوقی باشه، قانون‌گذار نتیجه‌ای را بر آن بار کند که اصلاً مطلوب ما نباشد. اعمال حقوقی دقیقاً برعکس وقایع حقوقی هست یعنی به‌منظور ایجاد اثر حقوقی خاص انجام میشه و قانون‌گذار در اعمال حقوقی به اراده و قصد افراد توجه میکنه و به آن احترام میگذاره به همین علت هست که در این‌طور مسائل دست افراد بیشتر باز هست. حالا اینجا لازم هست که شما را با یک اصطلاح حقوقی آشنا کنیم و آن اصطلاح قصد انشاء هست، قصد انشاء یعنی قصد به وجود آوردن یک نتیجه و اثر حقوقی که با قصد در معنای مطلقش فرق داره چون ممکن هست که ما قصد انجام کاری را داشته باشیم اما قصد ایجاد اثر حقوقی آن را نداشته باشیم، پس در وقایع حقوقی افراد قصد انشاء یا همان قصد به وجود آوردن نتیجه‌ی حقوقی را ندارند اما در اعمال حقوقی افراد قطعاً قصد انشاء دارند. اعمال حقوقی هم خودشان به دودسته تقسیم می‌شود یکی عقد که بحث امروز ما هست و دیگری ایقاع. البته ایقاع یک واژه‌ای هست که شاید برای همه آشنا نباشه، ایقاع در واقع دسته‌ای از اعمال حقوقی هست که با یک اراده انجام میشه و در آن نیازی به توافق و ترازی نیست یعنی یک شخص تصمیم می‌گیرد و از اثر حقوقی بر آن تصمیم بار می‌شود مثل طلاق که از طرف مرد انجام میشه مثل فسخ که از بین بردن یک‌طرفه‌ی عقد را می‌گویند.

 

ادامه مطلب

Rate this post
tell
mobile
telegram
whatsapp