انگار کارخونه فقط میشه تولید کننده و دریافت کننده سرمایه میلیاردی این، این میشه واسطه و این را به اینا می فروشد و خوب سودی هم می کند. منظور این موارد نیست.
مواردی هستش که تاجر معلوم زیر پایش خالی شده است و داره با نقد نسیه کردن و با معاملات اینجوری مشکل سازی واسه خودش می کند.
یا بند بعدی می گوید: اگر به همان قصد، یعنی قصد تاخیر انداختن ورشکستگی، تو اون موردی که این حلقه واسط بین کارخانه و بقیه بنک داران می شد به قصد تاخیر انداختن ورشکسته نبود این یک سیاست است در سرمایه گذاری هستش که معمولا سرمایه داران بزرگ ترجیح می دهند و می خواهند خودشان به طور صنفی در اون صنف دارها وارد بشوند حلقه واسط بین کارخانه و بنک دارها بشوند. حلقه واسط بین و بنک دارها و مصرف کنندگان فلان شهرستان بشوند. این اتفاق ها می افتد و یک نوع میشه و اقتصادی سطح بالایی هم هستش.
اما اگر با همان قصد، قصد تاخیر انداختن ورشکستگی خود، وسایلی که به دور از صرف است به کار برده تا تحصیل وجه نماید. مثل چی. استقراض اینجا پول نزول است. صدور برات، برات بکشد برای ۶ ماه بعد و مبلغ بیشتری. ۱۰ میلیون بگیرد و یک برات ۱۲ میلیونی بدهد