وکیل دیوانعالی تهران
دیوان عالی کشور و هیأت عمومی
ماده ۲۶۶ – مرجع رسیدگی پس از نقض رأی در دیوان عالی کشور به شرح زیر اقدام مینماید:
الف – در صورت نقض قرار در دیوان عالی کشور باید از نظر دیوان متابعت نموده و رسیدگی ماهوی نماید.
ب – در صورت نقض حکم به علت نقص تحقیقات موارد اعلامی را طبق نظر دیوان انجام داده سپس مبادرت به انشاء حکم مینماید.
ج – در صورت نقض حکم در غیر موارد مذکور، دادگاه میتواند حکم اصراری صادر نماید. چنانچه این حکم مورد تجدید نظر خواهی واقع شودو شعبه دیوان عالی کشور پس از بررسی استدلال دادگاه را بپذیرد حکم را تأیید میکند، در غیر این صورت پرونده در هیأت عمومی شعب کیفری مطرحو چنانچه نظر شعبه دیوان عالی کشور مورد تأیید قرار گرفت حکم صادره نقض و پرونده به شعبه دیگر دادگاه ارجاع خواهد شد. دادگاه مرجوع الیه باتوجه به استدلال هیأت عمومی دیوانعالی کشور، حکم مقتضی صادر مینماید. این حکم جز در موارد مذکور در ماده (۲۳۵) این قانون قطعی است.
ماده ۲۶۷ – در مواردی که دادستان کل کشور طبق مقررات، تقاضای تجدیدنظر نماید، میتواند حضور در شعبه دیوان عالی کشور و اظهارنظرنسبت به موضوع را به یکی از دادیاران دادسرای دیوان عالی کشور به عنوان نماینده خود محول نماید.
ماده ۲۶۸ – هرگاه از رأی غیر قطعی محاکم کیفری در مهلت مقرر قانونی تجدید نظر خواهی نشده، یا به هر علتی رأی قطعی شده باشد ومحکومعلیه، مدعی خلاف شرع یا قانون بودن آن رأی باشد. میتواند ظرف مدت یک ماه از تاریخ انقضاء مهلت تجدیدنظر خواهی یا قطعیت حکم ازطریق دادستان کل کشور تقاضای نقض حکم را بنماید تقاضای یاد شده مستلزم تقدیم درخواست و پرداخت هزینه مربوطه به مأخذ دو برابر هزینهدادرسی در مرحله تجدیدنظر احکام کیفری خواهد بود.
ماده ۲۶۹ – دفتر دادستان کل کشور درخواست نقض را مطابق ماده قبل دریافت و در صورت تکمیل بودن آن از جهت ضمایم و مستندات و هزینهدادرسی برابر مقررات آن را ثبت و به نظر دادستان کل کشور میرساند، دادستان کل کشور پس از بررسی چنانچه ادعای مزبور را در خصوص مخالفتبین رأی با موازین شرع یا قانون، مقرون به صحت تشخیص دهد با ذکر استدلال از دیوان عالی کشور درخواست نقض آن را مینماید دیوان عالی کشوردر صورت نقض حکم پرونده را جهت رسیدگی به دادگاه هم عرض ارسال میدارد.
تبصره ۱ – چنانچه درخواست تقدیمی ناقص باشد دفتر دادستان کل کشور به تقدیمکننده ابلاغ مینماید که ظرف ده روز از آن رفع نقص کند. درصورت عدم اقدام در مهلت مذکور ترتیب اثری به آن داده نخواهد شد.
تبصره ۲ – درخواست نقض حکم توسط دادستان کل از دیوان عالی کشور موجب توقف اجرای حکم تا پایان رسیدگی دیوان عالی کشور خواهدبود .
تبصره ۳ – آراء صادره ناشی از اعمال دو ماده فوق جز در موارد مذکور در ماده (۲۳۵) این قانون قابل اعتراض و تجدیدنظر نمیباشد.
ماده ۲۷۰ – هرگاه درشعب دیوان عالی کشور و یا هریک از دادگاهها نسبت به موارد مشابه اعم از حقوقی، کیفری و امور حسبی با استنباط از قوانینآرای مختلفی صادر شود رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور به هر طریقی که آگاه شوند، مکلفند نظر هیأت عمومی دیوان عالی کشور را بهمنظور ایجاد وحدت رویه درخواست کنند. همچنین هریک از قضات شعب دیوان عالی کشور یا دادگاهها نیز میتوانند با ذکر دلایل از طریق رئیس دیوانعالی کشور یا دادستان کل کشور نظر هیأت عمومی را در خصوص موضوع کسب کنند. هیأت عمومی دیوان عالی کشور به ریاست رئیس دیوان عالییا معاون وی و با حضور دادستان کل کشور یا نماینده او و حداقل سه چهارم رؤسا و مستشاران و اعضای معاون کلیه شعب تشکیل میشود تا موضوعمورد اختلاف را بررسی و نسبت به آن اتخاذ تصمیم نماید. رأی اکثریت که مطابق موازین شرعی باشد ملاک عمل خواهد بود. آرای هیأت عمومی دیوانعالی کشور نسبت به احکام قطعی شده بیاثر است ولی در موارد مشابه تبعیت از آن برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها لازم میباشد.
ماده ۲۷۱- آرای هیأت عمومی دیوان عالی کشور قابل تجدیدنظر نبوده و فقط به موجب قانون بیاثر میشوند