دوم: در صورتی که محقق شود تاجر نسبت به سرمایه خود مبالغ عمده صرف معاملاتی کرده است که در عرف تجارت موهوم  یا نفی آن منوط به اتفاق محض است. تاجر آوردن پای میز محاکمه، ورشکسته اعلامش کردن، یا دادستان یا طلبکاران و یا خودش، بعد که فهرست اموالش نگاه می کنیم، دفاترش را نگاه می کنیم، حسابش را نگاه می کنیم، می بینیم اینجا یه ۲۰۰ میلیون تومن نیست شده است. می گیم آقای تاجر این کجا سرمایه گذاری کردی. می گه توی فلان پروژه. وارد پروژه می شیم میبینیم خیلی کارهای خوبی بوده، عرفی منطقی، هر کسی باشه یه همچین جایی سرمایه گذاری می کنه. این نه. این مورد شامل نمی شود. یه وقتی هست تاجر یه درآمد سنگینی تاز پول هاش برده تو گلکوئیست سرمایه گذاری کرده است. توی سیستم های زنجیره ای برده شکل داده است. که در اثر اتفاق و حادثه دری به تخته ای بخورد و این مزخرفات بخواد شکل بگیرد و تاجر بخواد پولدار بشه. یا تاجر وارد بازار سهام شده است بدون اینکه اطلاعی از خرید و فروش سهام داشته باشه. بورس بازی راه می اندازه. رفته یه سهامی را خریده که عقل سلیم هیچوقت اگر مطالعه می کرد و متخصصان واردش می شد یه همچین سهامی را نمی خرید.

5/5 - (1 امتیاز)
tell
mobile
telegram
whatsapp