باز وقتی به پلانی که دادیم نگاه می کنید، می بینید که در جرم ورشکستگی به تقلب هم خود تاجر وسط است و هم سایر اشخاص وسط اند. و نسبت به مدیر تسویه هم در ورشکستگی جرایمی دیده می شود. پس معلوم می شود بحث ورشکستگی در حوزه جرایم و مجازات ها انحصار به شخص ورشکسته مقصر و متقلب ندارد بلکه ممکن است سایر اشخاص هم پا به پای ورشکسته متقلب، پایشان وسط بیاید. مدیر تسویه هم ممکن است یک جاهایی از باب خیانت در امانت یا بالا و پایین کردن حساب و کتاب افرادی که به عنوان ورشکسته قائم مقام قانونی شان هستند و به عنوان نماینده هیات طلبکاران جابجایی های مالی کرده باشد که رعایت غبطه نکرده باشد و بخواهد مجازات بشود. به همین دلیل، در بحث ورشکستگی هم فلش جرم و مجازات فقط شامل ورشکسته مقصر و متقلب می شود و شامل ورشکسته عادی نمی شود و هم حوزهی دستگیری ها و جلب ها و احضارها به ورشکسته خلاصه نمی شود و ممکن است پایه مدیر تسویه هم کشیده شود وسط و یا اشخاص دیگری که در تبانی برای ایجاد تقلب با تاجر هستند و حتی بدون تبانی و حتی بدون اطلاع تاجر متقلب یک کارایی به نفعش می کنند، همه این ها وسط بیایند. لذا در دفتر دوم ما تک تک این موارد را باید مورد بررسی قرار بدهیم تا ببینی در چه وضعیتی قرار خواهیم گرفت.