دین حال را داده باشیم، معجل را داده باشیم. دارای وثیقه را که دین موثق می گویند. اصطلاحش را یاد بگیرید. داده باشیم. دین عادی را داده باشیم. هر کدوم داده باشیم. دین تجاری را داده باشیم. حواله مدنی را داده باشیم. هر چی و هر چی. بیخود کردی دادی. تهاتر قهری باشد، قراردادی باشد، تهاتر قراردادی که ما نداریم اصلا. آقایون به کار می برند. تهاتر همواره قهری است. قراردادی و قضایی می آید شرایط تحقق قهری را می سازد. که ما قبلا در مدنی راجع به این صحبت کرده ایم. هی کدوم از این ها در دوران توقف لازم نیست. نسبت به تاجر که حکم ورشکستگی صادر شده است مدیر تسویه می رود ببیند در تاریخ توقف چه اتفاقی افتاده است. حالا می فهمید اون لحظه ای که می گفتید تو ماده ۴۱۶ قانون تجارت، محکمه باید باید در حکم خود تاریخ توقف تاجر را معین کند و اگر در حکم معین نشده است تاریخ حکم تاریخ توقف محسوب می شود و بعد گفتیم این تاریخ هم موقتی است. مدیر تسویه می تواند یک چیزایی پیدا کند و هی تاریخ توقف را عقب بکشد هی عقب بکشد. حالا می فهمید ارزش تعیین تاریخ توقف را. تمام معاملات ماده ۴۲۳ وسط می آید.

Rate this post
tell
mobile
telegram
whatsapp