ایشون سهام یه شرکتی که هر سال سهامش داشته افت می کرده را به امید اینکه اگر این سهام بشه چی میشه، رفته سرمایه گذاری کرده است. رفته خیلی زمین تو بیایون ها خریده که اصلا سد صال دیگه هم این زمین ها به جایی بند نمیشده. یعنی تاجری که رویایی می خواهد در تجارت پول دار بشود و یک کارایی می کند که اصلا منطق تجاری قبول نمی کند این تاجر، تاجر مقصر است و تقصیر کار است و با بیرون بردن این سرمایه و ریختنش یه جایی که مثل چاه ریل می مونه و هرچی بریزی پر نمیکنه این نشون میده که یک تاجری هست که نمی تونه تاجر خوبی باشد. البته همه این ها وقتی مطرح می شود که توقفی اتفاق افتاده باشد. بله یه تاجری که ۵۰ میلیارد پول داشته باشه، ۱۰ میلیارد بره خیلی زمین های دور افتاده ای را بخره و بزار هیچ به شمکلم نخوره و به کسب و کارشم برنخوره، ۳۰ سال دیگ هم ان زمین ها آباد بشه اینم گذاشته اصلا برای نسل بعد و بچه هاش اونجا آباد شد استفاده بکند. این عیبی ندارد. تاجر تا ورشکسته اعلام نشود، متوقف از پرداخت دیون شناخته نشود اصلا بحث راجع به اینکه به چه کیفیت عمل کرده به میون نمیاد.

Rate this post
tell
mobile
telegram
whatsapp