طلاق از طرف زن به دلیل عسر و حرج

برای درخواست وکالت در طلاق به دلیل عسر و حرج و بررسی شرایط قرارداد ازدواج و حق طلاق در تهران، با ما تماس بگیرید.

زن، در صورت توانایی اثبات اینکه زندگی با همسرش دشوار و غیر قابل تحمل است و طلاق از سوی زوجه به دلیل عسر و حرج است، می‌تواند بدون رضایت مرد، طلاق را دریافت کند. با توجه به زندگی زوجین، دلایل طلاق از سوی زوجه به دلیل عسر و حرج ممکن است متنوع باشد و همه عوامل عسر و حرج قابل شمارش و تعداد‌گیری نیستند. هر زنی ممکن است شرایطی برای دریافت طلاق به دلیل عسر و حرج خود را داشته باشد، اما ماده ۱۱۳۳-۱۱۲۹ و ۱۱۳۰ قانون مدنی به مسائل عسر و حرج زن اشاره کرده و معیارهای درخواست طلاق را از این راه تعیین کرده است.

دادگاهها موارد زیر را به عنوان نمونه‌ها و تمثیلات ذکر کرده‌اند: موارد زیر در صورت تأیید توسط یک دادگاه معتبر به عنوان موارد طلاق به دلیل عسر و حرج در نظر گرفته می‌شود: ترک زندگی خانوادگی توسط زوج به مدت حداقل شش ماه متوالی یا نه ماه متناوب در یک سال بدون عذر موجه.

اعتیاد زوج به مواد مخدر یا وابستگی وی به مشروبات الکلی که به طور جدی زندگی خانوادگی را به خطر می‌اندازد و عدم قدرت و توانایی وی برای ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک لازم است. در صورتی که زوج به تعهد خود عمل نکند یا پس از ترک مجدداً به مصرف مواد مذکور بپردازد، بنا بر درخواست زن، طلاق اعمال می‌شود.

محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر. ضرب و شتم یا هر نوع سوء رفتار مستمر زوج که با توجه به وضعیت زن، قابل تحمل نباشد. ابتلا زوج به بیماری‌های روانی سخت‌العلاج یا ساری، یا هر عارضه سخت‌العلاج دیگری که زندگی مشترک را ناراحت کند. موارد مندرج در این قانون جلوگیری از این نمی‌شود که دادگاه در موارد دیگری که عسر و حرج زن در دادگاه تأیید شود، حکم طلاق صادر کند.

 

در کل، عوامل عسر و حرج را می‌توان به سه دسته زیر تقسیم کرد:

عوامل طبیعی یا حقیقی:

۱) اعتیاد: وقوع اعتیاد با تغییرات طبیعی و عضوی شخص، به طور جسمانی و روحی تأثیر می‌گذارد و شرایط اساسی عقد را تغییر می‌دهد. در صورتی که مرد طبق ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی، ترک نفقه کند، زن می‌تواند بر اساس این ماده، از دادگاه درخواست طلاق کند. همچنین، عدم پرداخت نفقه توسط مرد نیز می‌تواند به عنوان یک عسر و حرج محسوب شود و بر اساس آن، زن می‌تواند درخواست طلاق کند.
۲) عقیمی مرد: برای بسیاری از زنان، امید به مادر شدن و تربیت فرزندان نیکو از جمله اهداف اصلی ازدواج است. بنابراین، عدم توانایی در مادر شدن ممکن است احساس حسرت و رنج ناشی از عدم تحقق این آرزو را در زن به وجود آورده و او را دچار عسر و حرج کند.
۳) مانع بچه‌دار شدن: در صورتی که مرد به طور نامنطقی مانع از بچه‌دار شدن زن شود.

عوامل خارجی و واقعی:

۱) حبس طولانی: فاصله طولانی زوج از هم در طول مدت طولانی می‌تواند با فلسفه زندگی مشترک در تعارض باشد و برای زن به مشقت تبدیل شود.
۲) غیبت طولانی و ترک خانواده: این مسئله معادل فراموشی تعهداتی است که مرد با امضای تعهد نامه ازدواج، می‌بایستی به آنها پایبند باشد. بنابراین، در صورتی که این امر به طوری تغییر وضعیت عمدی و مداوم رخ دهد، باعث ایجاد مشکلات جدی و حساسیت بیشتری خواهد شد.

 

طلاق از طرف زن به دلیل عسر و حرج

طلاق از طرف زن به دلیل عسر و حرج

عوامل شخصی:

۱) عدم پرداخت نفقه: اگر مرد به طبق ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی، ترک نفقه کند، زن می‌تواند بر اساس این ماده، از دادگاه درخواست طلاق کند. همچنین، عدم پرداخت نفقه از سوی مرد در صورتی که از آن خودداری شود، می‌تواند به عنوان یک مورد عسر و حرج محسوب شود و بر اساس آن، زن می‌تواند درخواست طلاق داشته باشد.
۲) بدرفتاری: شکنجه، سوء استفاده و رفتار نامناسب مداوم از سوی همسر قابل تحمل نیست و باعث می‌شود که زن دچار عسر و حرج شود.
۳) رابطه زناشویی نامتعارف
۴) اجبار شدید
۵) تفاوت سنی زیاد
۶) ازدواج مجدد بدون رضایت همسر اول
۷) بیماری روانی شدید در صورتی که از موارد فسخ ازدواج مشمول نباشد
۸) عدم رعایت شغل مناسب با حیثیت خانوادگی همسر

ادعای عسر و حرج زوجه به دلیل عدم ازاله بکارت

ادعای عسر و حرج زوجه به دلیل عدم ازاله بکارت می‌تواند یکی از دلایلی باشد که زوجه می‌تواند بر اساس آن از دادگاه خانواده درخواست طلاق کند. مصادیق ادعای عسر و حرج بسیار متنوع هستند و مواردی که در قانون ذکر شده‌اند، فقط مثالی از آنها هستند. یکی از موارد نسبتاً رایج، زمان طولانی‌تری از عقد گذشته است ولی هنوز همسر باکره است.

در اینجا باید به چند موضوع توجه کنیم و در واقع ادعای عسر و حرج بر اساس چند فرض متصور است:

۱- عقد نکاح صورت گرفته است، اما زندگی مشترک به طور رسمی آغاز نشده است. این وضعیت ممکن است برای مدت چند سال ادامه یابد. در این فرض، زوجه نمی‌تواند به دلیل عسر و حرج ناشی از عدم ازاله بکارت به دادگاه مراجعه کند، مگر اینکه مدت زمان غیرمتعارفی زوج او را بدون اطلاع رها کرده باشد. در این صورت، می‌تواند در این زمینه به دادگاه مراجعه کند.

۲- در فرض دوم، مرد (زوج) به دلایل روحی و جسمی ناتوانی جنسی دارد، که می‌تواند به تبع حالت زن همسر، دادخواست فسخ یا طلاق به دلیل عسر و حرج را به دادگاه تقدیم کند.

۳- فرض سوم این است که زندگی مشترک زوجین آغاز شده است و علیرغم گذشت مدت معقول و متعارف، هنوز همسر دختر است و همچنین زوج مشکل جسمانی زناشویی ندارد. در این فرض، رویه دادگاه‌ها این است که باقی ماندن همسر در وضعیت دختری، دلیلی بر ناتوانی جنسی زوج نمی‌باشد و مصداق عسر و حرج نیست، مگر اینکه زوجه دلیلی ارائه دهد که زوج عمداً برای مدت طولانی ارتباط زناشویی با او را قطع کرده است.

در تجربه‌های حقوقی وکیل من در مشاوره‌های مختلف، موارد زیادی دیده شده است که بعد از چند سال، حتی تا ۷ سال از شروع زندگی مشترک، به دلایلی که عمدتاً ناشی از ترس می‌باشد، عمل زناشویی انجام نشده است.

در یکی از پرونده‌ها، وکیل زن به استناد باکره بودن موکله خود، دادخواست طلاق به دلیل ادعای عسر و حرج به دادگاه می‌دهد. پس از ثبت دادخواست، پرونده به شعبه ۲۶۴ دادگاه خانواده تهران ارجاع می‌شود. در جلسه دادرسی و به طور خلاصه، وکیل زن (خواهان) بیان می‌کند که ۲ سال از شروع زندگی مشترک زوجین می‌گذرد، اما هنوز موکله باکره است و زوج به دلیل ترس از بچه دار شدن و بارداری زن، نزدیکی نمی‌کند. در ادامه، زوج در جلسه دادرسی بیان می‌کند که این ادعاها را قبول ندارد و عدم برقراری رابطه کامل زناشویی به دلیل عدم آمادگی روحی زن بوده است.

در نهایت، دادگاه بدوی به دلیل باقی ماندن خواهان در وضعیت دختری و عدم برقراری رابطه زناشویی خاص از ناحیه خوانده و احراز عسر و حرج خواهان، گواهی عدم امکان سازش (طلاق) را صادر می‌کند. در ادامه، با تجدید نظر درخواست زوج و تبادل لوایح، پرونده به شعبه دوم دادگاه تجدید نظر استان تهران ارجاع می‌شود. دادگاه در جلسه فوق‌العاده پرونده را تحت نظر قرار داده و دادگاه بدوی بدون دریافت نظر پزشکی قانونی، رای صادر کرده است. به همین دلیل، به زوج و وکیل او اخطار داده می‌شود که به منظور بررسی توانایی جنسی، به پزشکی قانونی مراجعه کنند. پس از معاینه توسط پزشکی قانونی، اعلام می‌شود که زوج مشکل زناشویی ندارد و قادر به انجام عمل زناشویی است. در ادامه، شعبه مذکور با نقض رای دادگاه بدوی، دفاع می‌کند که اولاً گواهی پزشکی قانونی نمی‌تواند دلیلی قطعی بر عدم توانایی زوج باشد و ثانیاً باکره نبودن زن نمی‌تواند دلیلی قطعی بر ناتوانی جنسی زوج باشد. این دادنامه پس از اعتراض زوجه در دیوان عالی کشور هم تایید می‌شود.

درخواست طلاق زن به دلیل شروع نشدن زندگی مشترک

در پرونده‌ای، زوجه درخواست طلاق خود را به دلیل عدم شروع زندگی مشترک از سوی همسرش مطرح می‌کند. دو سال از زمان ازدواج گذشته است و به دلیل وجود اختلافات بین آن‌ها، زوج اقدامی برای تهیه مسکن و آغاز زندگی مشترک نکرده است. همچنین، زوجه به دلیل لجبازی و عدم تمایل به طلاق، به طلاق موافقت نمی‌کند.

لازم به ذکر است که زوجه نیز آمادگی پذیرش مهریه را ندارد. به همین منظور، وکیل زن اقدام به تقدیم دادخواست طلاق به دلیل عدم شروع زندگی از جانب همسر و عدم تمایل زوجه که علتی برای عسر و حرج است، به دادگاه می‌کند. شعبه ۲۴۱ دادگاه خانواده تهران جلسه رسیدگی را تشکیل می‌دهد و در ادامه وکیل زن (گروه وکلای پارسای) در دفاع از ادعای مندرج در دادخواست خود به قاضی محترم بیان می‌کند:

“پس از گذشت دو سال از ازدواج، زن هنوز دوشیزه است و همسر اقدامی برای تهیه مسکن و شروع زندگی مشترک نمی‌کند، که این وضعیت باعث عسر و حرج زن می‌شود. لذا با تقدیم ۵ قطعه بهار آزادی که معادل کل مهریه (۱۱۰ سکه) است، از دادگاه درخواست صدور حکم طلاق می‌شود.”

در ادامه، زوج به دفاع خود که بی‌مورد است وظیفه قانونی برای دریافت عروسی ندارد و دنبال وامی است تا بتواند خانه‌ای را اجاره کند، پاسخ می‌دهد.

در پایان، دادگاه در پرونده‌ای، زوجه درخواست طلاق خود را به دلیل عدم شروع زندگی مشترک از سوی همسرش مطرح می‌کند. دو سال از زمان ازدواج گذشته است و به دلیل وجود اختلافات بین آن‌ها، زوج اقدامی برای تهیه مسکن و آغاز زندگی مشترک نکرده است. همچنین، زوجه به دلیل لجبازی و عدم تمایل به طلاق، به طلاق موافقت نمی‌کند.

لازم به ذکر است که زوجه نیز آمادگی پذیرش مهریه را ندارد. به همین منظور، وکیل زن اقدام به تقدیم دادخواست طلاق به دلیل عدم شروع زندگی از جانب همسر و عدم تمایل زوجه که علتی برای عسر و حرج است، به دادگاه می‌کند. شعبه ۲۴۱ دادگاه خانواده تهران جلسه رسیدگی را تشکیل می‌دهد و در ادامه وکیل زن (گروه وکلای پارسای) در دفاع از ادعای مندرج در دادخواست خود به قاضی محترم بیان می‌کند:

“پس از گذشت دو سال از ازدواج، زوجه هنوز دوشیزه است و همسر اقدامی برای تهیه مسکن و شروع زندگی مشترک نمی‌کند، که این وضعیت باعث عسر و حرج زوجه می‌شود. لذا با تقدیم ۵ قطعه بهار آزادی که معادل کل مهریه (۱۱۰ سکه) است، از دادگاه درخواست صدور حکم طلاق می‌شود.”

در ادامه، زوج با دفاعیات بلا وجه خود که وظیفه قانونی برای دریافت عروسی ندارد و دنبال وامی است تا بتواند خانه‌ای را اجاره کند، پاسخ می‌دهد.ر پایان، دادگاه در ادامه، زوج با دفاعیات بی‌مورد خود که وظیفه قانونی برای دریافت عروسی ندارد و دنبال وامی است تا بتواند خانه‌ای را اجاره کند، پاسخ می‌دهد.

در پایان، دادگاه محترم با استدلالی که مدت زمان قابل توجه‌ای از زمان ازدواج گذشته است و هنوز زندگی مشترک آغاز نشده است و زوجه هنوز دوشیزه است، مستند به ماده ۱۱۳۰ قانون، حکم اجباری طلاق زوج را صادر می‌کند. این رای پس از اعتراض زوج در مهلت ۲۰ روز، توسط شعبه ۴۰ دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید می‌شود.

آیا بلاتکلیف رها کردن زن از جمله دلایل طلاق است؟

در جامعه ما، متداول است که برخی زوجین جوان پس از ازدواج، برای تهیه شرایط مورد نیاز، مدتی تاخیر در آغاز زندگی مشترک داشته باشند (بلاتکلیف رها کردن زن در این مدت جای می‌گیرد). اما اغلب در این دوره، اختلافات رخ می‌دهد و مشاهده شده است که برخی زنان برای چند سال از سوی همسر بلاتکلیف رها می‌شوند. البته، باید توجه کرد که با توجه به شرایط زوجین و با تشخیص دادگاه، این موضوع ممکن است به عنوان عسر و حرج زوجه مطرح شود و به زن اجازه طلاق را بدهد. در واقع، در این حالت، زوج به دلایلی شروع زندگی مشترک را به تأخیر می‌اندازد و آماده‌سازی لازم را به طور عمدی انجام نمی‌دهد و رابطه‌اش را با همسرش قطع می‌کند. با این حال، باید توجه داشت که برای دادگاه لازم است اثبات شود که این ترک زوجه و بلاتکلیف رها کردن به عهده شوهر است. در صورتی که زن به زندگی علاقه نداشته باشد و در این دوره نقشی در افتادن این وضعیت داشته باشد، نمی‌تواند دیگر به عنوان بلاتکلیف رها شده ادعا شود.

موردی که باید توجه کرد این است که اگر شوهر دادخواست تمکین را ارائه کند و زن به حق خود برای دریافت مهریه استناد کند، زوجه دیگر نمی‌تواند ادعای بلاتکلیف رها شدن را مطرح کند.

استناد به حق دریافت مهریه به این معنی است که زنی که با همسرش رابطه جنسی نداشته است، اعلام می‌کند که تا زمان دریافت کامل مهریه، آماده قبول طلاق نیست. لطفاً توجه کنید که این موضوع وابسته به قوانین و مقررات مربوط به هر کشور و منطقه است. در صورتی که شوهر دادخواست تمکین را ارائه کند و زن به این حق خود اصرار کند، زوجه دیگر نمی‌تواند ادعای بلاتکلیف رها شدن را مورد تأیید قرار دهد.

۱- درخواست طلاق زوجه با اثبات عسر و حرج، منجر به صدور حکم طلاق توسط دادگاه می‌شود. به عبارت دیگر، دادگاه مجبور می‌شود مرد را به طلاق وادار کند. اما در مواردی که طلاق به‌طور ضمنی در شرایط از قبل تعیین شده اتفاق می‌افتد، دادگاه گواهی عدم امکان سازش را صادر می‌کند.

۲- پس از قطعی شدن، رای دادگاه معتبری برای مدت ۶ ماه دارد؛ به این معنی که اگر طلاق در طی این ۶ ماه ثبت نشود، رای دادگاه قابل اجرا نخواهد بود. اما مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش ۳ ماه از زمان قطعیت آن است.

۳- در مورد طلاق با استفاده از شرایط ضمنی (شروط ۱۲ گانه عقدنامه)، بعد از اثبات یکی از موارد، زن و وکیل مرد می‌توانند به طلاق و قبول بذل بپردازند. اما در طلاق با عسر و حرج، قبول بذل باید به تصمیم قاضی پرونده باشد.

۴- در بررسی عسر و حرج، دادگاه بر اساس وضعیت فعلی زوجین، به‌ویژه زن، تصمیم می‌گیرد. برای مثال، رئیس دادگاه خانواده بررسی می‌کند که آیا زن در حال حاضر و در زمان تقدیم درخواست در عسر و حرج است یا خیر؟ اگر زن در گذشته عسر و حرج داشته ولی هم اکنون آن را برطرف کرده باشد، تأثیری در تصمیم دادگاه نخواهد داشت.  اما در اثبات موارد شروط ضمن عقدنامه، این امر صادق نیست. به عبارت دیگر، حتی اگر زن بتواند اثبات کند که یکی از این موارد حتی در چند سال گذشته رخ داده است، او همچنان به عنوان وکیل شوهر در طلاق شناخته می‌شود و گذشت زمان ترتیب اسقاط وکالت زن را تغییر نمی‌دهد. به عنوان مثال، فرض کنید زوجه بتواند ثابت کند در چند سال گذشته شوهر اعتیاد شدید و مضر به الکل بوده است، اما اکنون شوهر از این وضعیت خارج شده است. در این حالت، زن همچنان وکیل شوهر در طلاق محسوب می‌شود و گذشت زمان تأثیری در وکالت زن ندارد. بدین ترتیب، وکیل مجبور نیست فوراً و به صورت فوری وکالت را اعمال کند.

شما می توانید برای دریافت مشاوره از وکیل من با شماره ۸۷۲۰ ۶۰۰ ۰۹۱۲ تماس بگیرید و یا به بخش تماس با وکیل من مراجعه کنید.

Rate this post
tell
mobile
telegram
whatsapp