ببینید چه استیفاهایی می شود کرد. طلبکار مهریه زنم مونده زمین، شوهرش تاجر بوده است ورشکسته شده است می رویم وسط. ورشکسته اعلام می کنیم تاجر را. چه معاملاتی را می شود آورد وسط. چطوری می شود پول از ماجرا بیرون کشید. خب سرمان را می اندازیم پایین صاف می رویم دادگاه حقوقی. دادگاه خانواده و مطالبه مهریه می کنیم و دلمون خوش است قراردادی هم گرفتیم. خب این غلط است. این تاجر است. هر چی را بگیری می تونی اجرا بکنی. قرار هم باطل است. برو از این مسیر، اشتباه نرو. راهت دادگاه خانواده نیست. راه تو دادگاه عمومی حقوقی محل اقامت شوهرت است. برو اونجا حرکت بده و یه دادخواست تقاضای ورشکستگی اش را بکن. یک اظهارنامه قبلش بکن تا عند المطالبه را حاصل کرده باشی. قبلا راجع به این ها بحث کردیم.

وثیقه های دین

من تاجرم. دارم تجارت می کنم. یک دین را سر رسید می کنم. می گه داری پول بدی می گم نه. میگه میرم حکم ورشکستگیت را می گیرم. التماس میوفتم نکن. نکن ندارد. بیا خونت و باغت و ویلات به رهنم بزار تا نکنم. خب این یک نوع سو استفادست. نکن این وظیفه قانونی

Rate this post
tell
mobile
telegram
whatsapp